یه چیز خیلی عجیبی وجود داره که من دلیلش رو نفهمیدم.

موضوع مربوط میشه به ارتباط یه دختر با یه پسر. وقتی یه دختر و پسر بر حسب یه اتفاق مشترک و یا هر چیز دیگه ای با هم آشنا میشن، آروم آروم به هم علاقه مند می شوند و ارتباطشان بیشتر می شود. جوری که... در هر شریطی به هم فک می کنن و دنبال کوچکترین بهانه ای هستن تا با هم در ارتباط باشن. در طول روز تند تند به هم پیامک می زنن، ایمیل می زنن و پستهایشان را در شبکه های اجتماعی شان لایک می کنند و کامنت می ذارند. درباره هر موضوعی با هم صحبت می کنن تا فقط با هم بوده باشن و حرف زده باشن، اصلا خود موضوع مهم نیست. این موضوع حتی می تونه درباره جای سوئیچی دختره باشه! ایرادی هم نداره.

ایراد از اونجا شروع میشه که دختره و پسره با هم ازدواج می کنن. البته اینم ایراد نیست بلکه اتفاق بسیار فرخنده ای هم هست در واقع ایراد از بعد ازدواج شروع میشه. از اونجایی که مرد خونه صبح می ره سرکار و غروب بر می گرده و خانم خونه هم داره کار خودشو می کنه و دیگه اون پیامک ها و ایمیل ها و صحبت هایی که قبل ازدواج بود وجود نداره. انگار نه انگار که تا چند وقت قبل از هر فرصتی استفاده می کردن تا با هم حرف بزنن و از همه چی خودشون می زدن که با هم باشن. و بعد ازدواج جوری رفتار می کنن که انگار مسئله ازدواج و به هم رسیدن مثل یه مسابقه هست و اونا مسابقه رو بردن و همه چی تمومه!! و همه اون ارتباطات که کلی ازشون لذت می بردن تموم میشه!