روزگار بد چیزیه یا شایدم خوب چیزیه!
هیچ چیزی بی جواب نمی مونه. هر کاری که می کنیم یه پیامدی خواهد داشت، هر کاری، بد و خوب، چه دلمون بخواد و چه دلمون نخواد.
اصن قانونش اینه و یه فرمول هم باید داشته باشه که هنوز کشف نشده!!!
بدی داستان اینه که من می خوام که خوب باشم و معمولا بدی و خوبی رو تشخیص می دم و یه نفری رو هم می بینم خوبه و باحال و زندگیش سر این موضوع خوب پیش می ره اما خودم گاهی اوقات کارای بد می کنم.
حسودیم میشه به اونی که خوبه!!
من می فهمم که کارم بده. بد و خوب رو تشخیص می دم اما باز جاهایی بد می شم.
این از همه چیز بدتره - همه چی رو خراب می کنه.
از اون بدتر وصیت پدریه که یکی از بچه هاشو به اون یکی می سپره و . . . .
امروز 5 دی ماه هست و من هنوز حقوق نگرفتم و صاحبخانه هم تلفن می کنه و میگه نریختی، قسط دارم.
من هی میگم فردا که حقوقم رو بریزه، واریز می کنم به حسابتون!!
امیدوارم که جوش نیاره!