یک راز سر به مهر با او نگفته ماند!
"قلبی که جابجاست"
شلیک کن رفیق
قلب نحیف و داغ بر حسب اتفاق ماسیده سمت راست
شلیک کن رفیق
بعد از یکی دو پک من حاضرم، تو هم
لطفا به سمت راست! شلیک کن رفیق
تنگ غروب آن روز ، وقتی که می رفتم
تو گریه می کردی ، آهسته آهسته ، آهسته آهسته
گفتی مگو هرگز ، هرگز خداحافظ
من بی تو می میرم ، آهسته آهسته ، آهسته آهسته
گفتی تو به من برگ گلی عطر بهارانی ،
در دشت کویر دل من نعمت بارانی
فریاد تمنّای منی وقت پشیمانی ،
عطر نفسی در قفس ِ، سینه تو پنهانی
در آسمان تن ، زد عطر بی مهری
آمد نم باران ، آهسته آهسته ، آهسته آهسته
دل من دلخور و خسته از من و سادگیامه
حالا عاشقی که داشتی، توی فکر انتقامه
حالا که بریدم از تو، دلم از تو دورِ دورِ
می شکنم تو قلب سنگت هرچی نیرنگ و غروره
نمیشه! آغا نشد و احتمال زیاد نخواهد شد!! من هرچقدر تلاش کردم که با حقوقم جریان عادی زندگیم رو حفظ کنم، نشد که نشد.
ماه پیش سومین روز ماه تموم شد و این ماه با تلاش های بسیار احتمالا فردا که هفتم باشه تموم میشه.
همه پولم برای زندگی روزمره و عادی خرج شد و نشد برای چیزی که دوست دارم پولی کنار بزارم
آدم ولخرجی نیستم اما شرایط و بد روزگاره که اینطور شده این دو سه ماه
Someone Like You
I heard that your settled down
شنیدم که یه جایی رو واسه موندن پیدا کردی
That you found a girl and your married now
اینکه با دختری آشنا شدی و حالا دیگه با هم ازدواج کردین
I heard that your dreams came true
شنیدم رویاهات به حقیقت پیوستن
یه پلاک/ یه پوتین/ یه جوون/ استخوون/ یه پدر/ یه مادر/ یه پلاک از دل خاک
ﻟﺌﻮﻧﺎﺭﺩ : ﯾﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻡ
ﺷﻠﺪﻭﻥ : ﺭﻭ ﻣﻨﻢ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﻟﺌﻮﻧﺎﺭﺩ : ﻧﻪ
ﺷﻠﺪﻭﻥ : ﭘﺲ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮ
دیالوگ فیلم The Big Bang Theory